بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-امام الخمینی رحمت الله علیه عارف محق-بیان کردند-روزی عارفی به یک شهر بزرگ رفت-مثلادر هندوستان مردم اوراکه میدیند ازلباس تشخیص میداند که مسلمان است به اومیگفتند که شما مسلمان هستید میفرمود-بلی-میگفتند خداوندمنان را اثبات کن ایشان اثبات میکرد انهامیرفتند مداوم این عمل تکرار شد-جناب عارف گفت عجب مسلمانی اینجا هستند خیلی تعجب کرد وگشت دریکجا صدای اذانی شنید وبافردی مسلمان برخوردکرد وبه یشان گفت همه مسلمان فلانجا که خانه او بودبیاور- ده نفرامدند-بازتعجب کرد وگفت شماچگونه این کارراکردید گفت مامیترسیم که بگویم ما مسلمان که بگویم ما مسلمان هستیم فقط به بعضی دوستان ماگفتیم مسلمان هستیم- عارف فهمید کار خداوندمنان است که فرشتگانی وجن مومن را بصورت مسلمان-درامدند وفقط هرکس را میدیدند میگفتند خدا شماچگونه است انهاجواب میداند وبعد انها مپرسیدند خدا شماچگونه است ایشان شرح میدادند-این هیاوهو کارخداوندمنان است که همه را درباره انکه خدا است یانیست وادارا به تفکر میکند-امام صادق علیه اسلام فرمود است هرکس با هیا وهو مسلمان شود روزی باز باهیا وهو خارج میشود هرکس باعقل خداپرست شود باعقل میماند ویاباعقل خارج میشود به انهاتوجه کنید ودوست انها شوید