جایگاه
خلود و جاودانگی روح آدمیبعد از مرگ، جزو آموزههای دین اسلام و بسیاری از ادیان دیگر، از جمله یهودیتو مسیحیتاست. [۱]بهطور کلی، این افراد یا گروهها در قرآن به خلود در آتش وعیدداده شدهاند: کافران، [۲] مشرکان، [۳]و منافقان. [۴]
اختلاف در مسئله عذاب ابدی به حدی است که عدهای آن را اِجماعیو ضروری دینمیدانند و برخی دیگر آن را به قدری دور از عقل تلقی میکنند که نمیتوان آن را به دین نسبت داد. [۵]موافقان عذاب ابدی، در مقام استدلال، بیشتر به متون نقلیدینی تکیه کردهاند. [۶]گفته شده ۸۵ آیه قرآن به مسئله خلود پرداخته و ۳۴ آیه به خلود در آتش مربوط است. [۷]در آیات ۱۶۹ نساء، ۶۵ احزابو ۲۳ جنکه دربارهٔ کافران و ظالمان و عاصیان در برابر خدا و پیامبر اوست، بعد از «خالدین فیها»، عبارت «ابداً» آمده است. [۸]
در باب خلود در جهنم، روایات فراوانی ذکر شده است. به تعبیر محمدحسین طباطبایی، روایات رسیده از اهلبیت دربارهٔ اصل خلود عذاب به حد استفاضهرسیده است. [۹]در برخی روایات، خلود در آتش و عذاب دائم، مختص کافران و اهل انکار و مشرکان دانسته شده است. [۱۰]
سه نظریه درباره عذاب ابدی
عذاب ابدی برای کافران و اهل کبائر
اکثر متکلمان مسلمان از مذاهب مختلف معتقد به خلود کافراندر جهنمهستند. [۱۱]اما درباره خلود شخص فاسق، و به تعبیر دیگر، مؤمنِ مرتکبِ گناه کبیرهکه بدون توبهاز دنیا رفته، بیشترین اختلاف وجود دارد. [۱۲]
خوارجمعتقد بودند مرتکب کبیره کافر است و همیشه در آتش میماند. [۱۳]در مقابل، معتزلهبر آن بودند که مسلمانِ فاسقنه کافر است و نه مؤمن، بلکه جایگاه او منزلةٌ بینَ الْمنزلتَیناست؛ گرچه اکثر آنان همانند خوارج معتقد بودند چنین کسی تا ابد در آتش خواهد ماند. [۱۴]
اختصاص عذاب ابدی به کافران
جاحظ (درگذشت: ۲۵۵ق) و عبدالله بن حسن عنبری (زیسته در قرن دوم قمری) معتقد بودند خلود عذاب مخصوص کافرِ معاند است؛ اما اگر کسی کوشش کند و دلایل حق برایش آشکار نشود و اسلام نیاورد، معذور است و عذابش در جهنم قطع میشود. [۱۵]
مخالفت با عذاب ابدی
مخالفت با عذاب ابدی در بین عالمان مذاهب مختلف وجود دارد، اما این مخالفان نظر واحدی ندارند. بنابر پژوهشهای انجامشده، مخالفان عذاب ابدی را میتوان در شش گروه جای داد: [۱۶]
1. خروج دوزخیان از جهنم و ورود به بهشت، [۱۷]
2. فنای جهنم و اهل آن، [۱۸]
3. اعطای قوه صبر به جهنمیان و فراموشی عذاب، [۱۹]
4. عذاب آمیخته با نعمت، [۲۰]
5. تبدیل عذاب به گوارایی (عذب)، [۲۱]
6. خلودِ نوعی. [۲۲]
گفته شده که جز جهم بن صفوان و برخی از پیروان وی که قائل به فنای جهنم و بهشت بودهاند و بنابراین به خلود اعتقاد نداشتهاند، [۲۳] محییالدین ابنعربیبرجستهترین مخالف خلود دوزخیان است [۲۴]و نوشته است که اهل آتش پس از اینکه بهقدر اعمالشان عذاب چشیدند، در همان جهنم مشمول فضل و رحمت حق میگردند و دیگر آتش را احساس نمیکنند. [۲۵]ملاصدرای شیرازی، در برخی آثارش، مانند ابنعربی بر این باور است که در نهایت عذاب جهنم تمام خواهد شد و اهل جهنم دیگر احساس عذاب و درد نخواهند کرد. [۲۶]
امام خمینیرا نیز در همین دسته از عالمان قرار دادهاند که به نجات از عذاب و بهرهمندی دوزخیان از شفاعت باور دارد [۲۷]و میگویند برای این مدعا، به رحمت عام الهی و زوالناپذیری فطرت الهی انسانتمسک کرده است. [۲۸]
باور علمای شیعه
بر اساس گزارش قدردان قراملکی، اصل خلود در نظر عالمان شیعه همگانی و پذیرفتهشده است [۲۹]و بهاعتقاد متکلمان شیعه، خلود در آتش به کافران اختصاص دارد. [۳۰]
اختصاص عذاب ابدی به کافران معاند
بهگفته شیخ مفید، شیعه معتقد است که عذاب ابدی به کافران اختصاص دارد و گناهکاران حتی اگر به جهنم بروند، در جهنم ماندگار نخواهند بود. [۳۱]ملاصدرا با تأکید بر اینکه منشأ خلود در جهنم فقط کفراست، خلود کفار در آتش را صرفاً بهسبب فساد اعتقادشان میداند؛ برخلاف فساد در عمل که احتمال رفعشدنش وجود دارد. [۳۲]
در نظر علامه طباطبایی، قرآن دربارهٔ خلود و جاودانگی عذاب صراحت دارد، چنانکه آیه ۷۶ سوره بقرهتصریح کرده است که آنان از آتش خارج نخواهند شد. روایات متعدد اهلبیت نیز در این باب واضح است؛ ازاینرو برخی روایات غیرشیعی که حاکی از انقطاع عذاب است، به دلیل مخالفت با قرآن باید کنار گذاشته شود. [۳۳]
استدلالهای الاهیدانان شیعه
عالمان دینی شیعه برای این نظر که عذاب ابدی همگانی نیست و فقط کافران معاند را شامل میشود، به آیاتی از قرآن و روایات و نیز استدلالهایی عقلیاستناد کردهاند؛ از آن جمله گفته شده که در آیه ۱۲۸ سوره انعام، با عبارت «إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ»، کسانی از حکم عذاب ابدی استثنا شدهاند، و چون بنابر اجماع، کافر از آتش بیرون نمیآید، پس منظور آیه استثناکردن فاسقِ مرتکب کبیره است که با خواست و مشیتخداوند عذابش قطع میشود. [۳۴] مجلسیاز مجموع احادیث ذکرشده دربارهٔ خلود به این نتیجه رسیده کسانی که در عقلشان کاستی هست یا حجت بر آنان تمامنشده، به خلود در آتش دچار نمیشوند. [۳۵]
بهباور متکلمان شیعه، مؤمنی که مرتکب کبیره شده به سبب ایمانش، مستحق ثواب دائم است؛ زیرا در آیه ۷ سوره زلزال، حتی کوچکترین عمل خیر پاداش دارد و ایمان بزرگترین عمل خیر است، و از آنجا که ثواب ایمان ثوابی جاویدان است، پس باید چنین فردی نخست عذاب شود و سپس در بهشت به ثواب جاویدان نائل گردد. [۳۶]
عذاب ابدی و رحمت خداوند
گروهی از عالمان مسلمان که بیشتر رویکرد فلسفی و عرفانی دارند و با عذاب ابدی و خلود در آتش مخالفاند، [۳۷]جاودانگی عذاب را با رحمت خداوند ناسازگار دانستهاند. [۳۸]
در مقابل، بهگفته طباطبایی، مفسر و فیلسوف شیعه، رحمت خدا بهمعنای رقّت قلب و دلسوزی نیست؛ زیرا این حالات از ویژگیهای انسان مادی است؛ بلکه رحمت بهمعنای اعطا و افاضه چیزی است که مناسب استعداد فرد است. [۳۹]
بهباور ابنعربی، ذات برخی انسانها با رحمت و شفقت سرشته شده و اگر خداوند اجازه نظارت و حاکمیت در امور بندگانش را به آنان میداد، رنج و عذاب را از عالم زایل میساختند. حال، خدایی که چنین کمالی را به برخی از بندگانش داده، مسلماً خودش به آن سزاوارتر است و میتواند عذاب را تماماً از بین ببرد. خداوند خود را نسبت به بندگانش ارحمالراحمین وصف کرده است. [۴۰]
عذاب ابدی و عدل و حکمت الهی
برخی از عالمان مسلمان خلود در عذاب را با عدل الهیدر تعارض انگاشتهاند و این پرسش را مطرح کردهاند که چرا کسی که مدت کوتاهی در دنیا گناه کرده، برای همیشه در جهنم میسوزد. [۴۱]
اندیشمندان دیگری نیز از منافات عذاب ابدی با حکمت خداوندسخن گفته [۴۲]و ادعا کردهاند آفرینش موجودی که بناست گرفتار عذاب پایانناپذیر شود حکیمانه نیست. [۴۳]
تبیین عذاب ابدی با نظریه تجسم اعمال
برخی از عالمان دینی سازگاری عذاب ابدی و عدل الهی را تنها از طریق نظریه تجسم اعمال ممکن میدانند. [۴۴]از نظر آنان، ناسازگاری عذاب با عدل ناشی از باور به عذاب قراردادی و اعتباری است؛ زیرا قراردادیدانستن عذابهای آخرتی زمینهساز پرسشهایی در باب امکان عذاب ابدی میشود و نمیتوان انگیزه معقولی برای عذاب ابدی در نظر گرفت. [۴۵]به همین جهت، گروهی از آنان برای تبیین عذاب ابدی، به نظریه تجسم اعمالتمسک جستهاند. [۴۶]از سوی دیگر اشکال کردهاند که نظریه تجسم اعمال هم حداکثر میتواند امکان خلود در آتش را اثبات کند، نه تحقق قطعی آن را. [۴۷]
در همین راستا، علامه طباطباییخلود عذاب را بر مبنای اصول فلسفی حکمت متعالیه، از جمله حرکت جوهریشرح میدهد. او معتقد است اگر صورتهای زشت با نفس انسان یکی نشده باشند، نفس بعد از مدتی عذابِ محدود رها میشود؛ ولی اگر گناهانجزو ذات نفس او شده باشند، و نفس بدون فشار، به معصیت تن در دهد و با گناه سِنخیَّت پیدا کند، در عذاب جاودان خواهد ماند. [۴۸]